آن روزهای خوب که دیدیم خواب بود...
"آواز عاشقانه ما در گلو شکست.."
این خلاصه کل سال 93ی من بود.
هفتاد پشت ما ، از نسل غم بودند
ارث پدر ما را ، اندوه مادرزاد...
+حرف واسه گفتن زیاد دارم اما دیگه قلم و کاغذ تحویلم نمیگیرن.
++امیدوارم آخر امسال همه از سالی که گذروندن نسبتا راضی باشن.
+++پست قبلی رو قبل از اینکه با بچه های انجمن اسلامی برم مشهد گذاشتم و این پست رو بعدش.فاصله بین این قبل و بعد رو تو کما بودم...
[ شنبه 94/1/8 ] [ 9:28 عصر ] [ مــــــن ]